کتاب صوتی من موفقم

کتاب صوتی من موفقم نوشته‌ی فاطمه باغ خواستی اثری در دسته‌ی اتوبیوگرافی است. نویسنده در این کتاب که به عنوان یک «زندگینامه‌ی انگیزشی» معرفی شده، داستان زندگی خود را از کودکی تا سال‌های بازنشستگی روایت می‌کند و از تلخی‌ها و شیرینی‌های شغل پرستاری می‌گوید.

درباره‌ی کتاب صوتی من موفقم

کتاب صوتی من موفقم نوشته‌ی فاطمه باغ خواستی زندگینامه‌ای داستان‌وار است که اتفاقات زندگی خود نویسنده، یعنی فاطمه باغ خواستی را از بدو تولد تا دوران بازنشستگی روایت می‌کند. او به عنوان یک زن ایرانی که در جامعه‌ای با تفکر سنتی رشد کرده و بعد مسیر موفقیت را تا رسیدن به شغل پرستاری پیموده، رازورمز رسیدن به اهداف و آرزوهایش را در این کتاب خودزندگینامه توضیح می‌دهد.

کتاب صوتی من موفقم، مملو از خاطراتی است که شاید میان نسل گذشته مشترک باشد و با شنیدن آن‌ها لبخند به لبشان بیاورد. اما اگر از متولدین دهه‌ی پنجاه شمسی هم نباشید، همچنان شنیدن این کتاب برایتان خوشایند خواهد بود، چون تصویری دقیق و ملموس از گذشته‌ی کشورمان، ایران، ترسیم می‌کند.

تلخی‌ها و شیرینی‌های پرستاری در کتاب صوتی من موفقم

فاطمه باغ خواستی به عنوان دختری که در خانواده‌ای از طبقه‌ی متوسط رشد کرده، از سختی‌های زندگی می‌گوید و روند تلاشش برای تحصیل در رشته‌ی پرستاری را نیز توضیح می‌دهد. او بعد از گذراندن دوران تحصیلش، در بیمارستانی مشغول به کار می‌شود تا بیش‌ازپیش در معرض مسئولیت‌های سنگین بزرگسالی و کار به عنوان کادر درمان قرار بگیرد.

نویسنده در کتاب صوتی من موفقم، از تلخی‌ها و شیرینی‌های شغل پرستاری می‌گوید؛ اینکه چطور ملاقات با آدم‌های مختلف درست در زمانی که به کمک نیاز داشته‌اند، او را به بخشی از داستان زندگی آن‌ها پیوند داده است. او از لحظات شیرینی می‌گوید که تلاش‌های تیم احیا به بار می‌نشست و بیمار دوباره به زندگی برمی‌گشت و درعین‌حال از تلخی لحظاتی می‌گوید که بیماری از دست می‌رفت و آن‌ها ناچار بودند خبر تلخ فوتش را به خانواده‌اش برسانند. فاطمه باغ خواستی قصه‌ی زندگی‌اش را در این زندگینامه‌ی داستانی تا زمان بازنشستگی نیز ادامه می‌دهد. این کتاب روایت مستندی از زندگی یکی از زنان تلاش‌گر ایرانی است که به واسطه‌ی همت بلندش، سختی‌ها را پشت سر گذاشته و به الگویی از پشتکار و امید بدل شده است.

کتاب صوتی من موفقم کاری از نشر صوتی موج کتاب و انتشارات مایاست. این کتاب را با روایت مرجان شهنازفرد در اختیار دارید.

کتاب صوتی من موفقم برای شما مناسب است اگر

به کتاب‌های دسته‌ی اتوبیوگرافی و خاطرات علاقه دارید.
مایلید تجارب و خاطرات یک زن به عنوان یک پرستار را بشنوید.

در بخشی از کتاب صوتی من موفقم می‌شنویم

سال 1367 امیر با رتبه‌ی 212 منطقه‌ی 2 پزشکی دانشگاه شیراز قبول شد و به شیراز رفت. 7 سال تحصیل و زندگی دور از خانواده. این برای مادرم بسیار سخت بود. مخصوصاً ماه‌های اول رفتنش مرتب شب‌ها گریه می‌کرد و دوری پسرش برایش طاقت‌فرسا بود اما بالاخره عادت کرد. تیرماه 1367 نوبت من شد. من با یک برنامه‌ریزی درست شروع به درس خواندن کردم. به شدت درس می‌خواندم ولی در درس شیمی و ریاضی مشکل داشتم و این کار مرا سخت می‌کرد.

درست یک هفته مانده به کنکور سراسری اعلام کردند که آمل از منطقه‌ی دو خارج شده و به منطقه‌ی یک پیوسته. یعنی آمل هم‌رقیب با تهران و کلان‌شهرها شد. به همین دلیل وقتی جواب کنکور آمد رتبه‌های همه چند برابر شده بود. من هم حسابی خراب کرده بودم و منتظر جواب کنکور دانشگاه آزاد ماندم. بالاخره بعد از چند روز نتایج اعلام شد و من رشته‌ی پرستاری دانشگاه آزاد نوشهر قبول شدم. خبر قبولی را هم امیر از شیراز با تماس تلفنی به من داد. خیلی خوشحال شدم ولی خوشحالیم زیاد طول نکشید. پدرم به منزل آمد. خبر قبولیم را به او دادم. ولی به جای تبریک و خوشحالی در جواب من گفت: «من دخترم رو به دانشگاه آزاد نمی‌فرستم.» مانده بودم چه کنم. دوباره خواندن برایم مشکل بود. از ابتدا باید رشته‌ی تحصیلیم را علوم انسانی انتخاب می‌کردم.